این داستان از واقعیت زندگی روستانشینان، سادگی آنان و با حجب و حیا بودن مردمانشان و در عین حال برخی صفات ناپسند که شاید به دلیل کمتجربه بودنشان در آن زمینه و شناخت کمشان از محیط میباشد، در قالب زندگی دختری به نام «سهیلا» صحبت میکند. در بخشی از این داستان میخوانید: «زنگ آخر زده شد و همه بچههایی که شهری بودند به خانه خودشان میرفتند. من و دوستهای دیگرم با عجله به صف غذا اضافه میشدیم. مدرسه و خوابگاه ما در یک ساختمان سه طبقه بود که طبقه اول آشپزخانه و طبقه دومش مدرسه و سومش خوابگاه شبانهروزی ما بود. در حیاط مدرسه هم سرایدار یک بوفه کوچک درست کرده بود که...».
زبان
فارسی
وزن
141
کد دیوی
8fa3.62
مکان انتشار
مشهد - خراسان رضوی
تعداد صفحه
94
زمان انتشار
1399
شابک
9786226841689
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0