مهناز" باوجود داشتن زندگی عاشقانه و نیز پسری 4 ساله، به طور اتفاقی متوجهی وجود زنی به نام "نوشین" در زندگی سابق شوهرش، "امیر"، میشود. وی با بررسی اتاق امیر با دیدن دفترچهی خاطرات وی و خواندن آن متوجه میشود که امیر قبل از ازدواج با او عاشق دختری به نام نوشین بوده است؛ امیر باوجود داشتن خانوادهای مذهبی و پایبند با نوشین رابطهی دوستی برقرار میکند و برای متقاعد کردن خانوادهاش دربارهی این دوستی و در نهایت ازدواج آنها، نوشین را به عقد دوماههی خویش درمیآورد. امیر پس از معرفی نوشین به مادر و خواهرش با جبههگیری اعضای خانواده روبهرو میشود. وی در دعواها و بحثها متوجه میشود که نوشین دختر مناسبی نبوده و دارای مشکلات اخلاقی بسیار است. امیر با رفتن به خانهی نوشین برای اولینبار و دیدن شخصی به نام "کامبیز" و زد و خورد با او به واقعیت ماجرا پی میبرد. پس از این ماجراها خانوادهی امیر، مهناز را برای ازدواج به او معرفی میکنند و او نیز بدون هیچ علاقهای با مهناز ازدواج میکند، ولی پس از ازدواج به همسرش دل میبندد. مهناز تلاش میکند بفهمد آیا نوشین هنوز با امیردر ارتباط است یا خیر؟ وی با تلاش فراوان و روبرو شدن با افرادی پست رد نوشین را در شیراز به دست میآورد و به وی فرصت میدهد برای آخرینبار امیر را ببیند. امیر با دیدن نوشین، شیدا شده و به دنبال او به شیراز میرود و برای امکان اقدام علیه کامبیز او را به عقد خویش درمیآورد. امیر در دومین سفر خویش به شیراز به همراه نوشین مورد حمله و ضرب و شتم افراد کامبیز قرار میگیرد. امیر و نوشین زخمی شده و به کما میروند، اما پس از چند روز به هوش آمده و زنده میمانند. کامبیز و گروهش با شکایتی از سوی امیر راهی زندان میشوند. مهناز به امیر اجازه میدهد پس از سالها دوری از نوشین، یک زندگی با او در موازات زندگی وی تشکیل دهد. فرزند امیر و نوشین 11 ماه پس از تولد فرزند دوم مهناز، به دنیا میآید.
وزن
588
تعداد صفحات
392
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1386
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0