طبق روال هر روز داشتم کار تحقیقاتیام را انجام میدادم. همان طور که در خیابان راه میرفتم، چشمم به یک نفر افتاد که جلوی من راه میرفت. بار اول متأسفانه نتوانستم با او حرف بزنم، چون همراه یک نفر دیگر بود. به او میخورد که از دوستان معتاد اش باشد. حرکات او مثل آدمهای معتادی که به طور کامل غرق مواد شده باشند، نبود. این بار از این که او را تنها میدیدم، خوشحال شدم. نمیدانم چرا علاقهمند شده بودم که باید با این جوان حرف بزنم؟ آخر من تا به حال با خیلی از جوانهای معتاد حرف زده بودم، اما انگار این یکی برایم با بقیه فرق داشت...
زبان
فارسی
وزن
441
کد دیوی
8fa3.62
مکان انتشار
شیراز-فارس - فارس
تعداد صفحه
294
زمان انتشار
1400
شابک
9786226875059
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0