رها" در کودکی پدر و مادر خود را از دست داده و پس از آن نزد پدر و مادربزرگش زندگی میکند. روزی پدر و مادربزرگ او برای زیارت به مشهد میروند, اما در انفجار بمبی که در حرم کار گذاشته شده بود, آنها نیز از دنیا میروند. پس از آن رها به دختری افسرده تبدیل میشود, حتی قبولی در دانشگاه نیز چیزی از اندوه وی نمیکاهد. او گاهی نزد عمو و گاهی نزد دایی زندگی میکند. "ساسان" ـ پسر دایی وی ـ به شدت به او علاقمند است, اما رها از آنجا که دوستش, آنیاز, نزد او از عشقش به ساسان اعتراف کرده، به وی پاسخ منفی میدهد. پس از این ماجرا او با "مسعود جهانبخش", از اقوام پدرش, آشنا میشود. مسعود به رها دل میبندد و سعی میکند تا رضایت او را جلب کند, اما از آنجا که رها هنوز افسرده است به وی نیز پاسخ منفی میدهد. پس از اتفاقات بسیار و سوء تفاهماتی که بین او و مسعود پیش میآید, رها تصمیم به ازدواج با پسری به نام "بیژن" میگیرد, اما مسعود متوجه شده و به شدت با این موضوع برخورد میکند و پس از رفع سوءتفاهمها موفق میشود نظر رها را جلب کند.
وزن
756
تعداد صفحات
504
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1386
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0