«پل مک آلیستر» فردی پرتلاش و موفق بود و سعی داشت در هر کاری بهترین باشد. تنها ناکامی پل ازدواجش با «ربهکا» و ارتباط سرد و بیروح او با پسرش «جیک» بود. بعد از طلاق ربهکا که چندان تاثیری بر پل نداشت، او تمام نیروی خود را صرف کار کرده و فردی موفق بود. اما ارتباطات با دیگران برای او چندان مهم نبود. روزی او در بازی گلف در باشگاه «بیلتمور فارست کانتری» در «اشویل ارولینای شمالی» همبازی بزرگترین گلفبازان «دیویس لاوسوم» بود. پل میخواست که در این بازی نیز بهترین باشد. لاو در حین بازی جملهای تاثیرگذار بر پل گفت و او را دعوت کرد که به دیدن استاد پیرش «ولیدان» برود. پل در پی ملاقات با ویلیدان به درک عمیقتری از زندگی دست یافت و گامهای اساسی برای ارتباط با دیگران و ارزش وجودی خود برداشت.
مترجم
عطیه مترجم : رفیعی
وزن
192
تعداد صفحات
128
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1389
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0