صدای آواز گنجشکها به گوش میرسید و گل بابونه در حالی که کیفش را روی شانهاش انداخته بود، در مسیر جادهای که به آوری ختم میشد، قدم بر میداشت؛ اما افکارش در جای دیگری بود. ناگهان صدای شبیه جیرجیر زنجیرهای فلزی از پشت سرش شنید. گل بابونه با خودش گفت: این صدای جیری مربوط به کالسکهای که هر لحظه به اینجا نزدیک میشود تا از من سبقت بگیرد، نیست؛ بلکه من این صدا را از فرسنگها آنطرفتر میشنوم. صدای گوشخراش جیرجیر هر لحظه بلندتر و نزدیکتر میشد تا این که آن قدر کر کننده و طنینانداز شد که گویا از فاصله نزدیکی به گوش میرسید. گل بابونه گفت: ارابه آنکو است. چند لحظه بعد گل بابونه برگشت و به مسیرش ادامه داد. هیچ چیزی پشت سرش نبود و او زیر لب میگفت: اینجا فقط من هستم، همین و بس...
زبان
فارسی
مترجم
محمدجواد ملاحسینی
مترجم
بهجت نجفی
وزن
288
کد دیوی
843.914
مکان انتشار
قم - قم
تعداد صفحه
192
زمان انتشار
1400
شابک
9786226588591
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0