داستان بلند حاضر، سرگذشت خانوادهای لهستانی در جنگ جهانی دوم است. جنگ کانون خانواده را از هم میپاشد، اما امید و پشتکار آنها باعث میشود پس از آن که نایره جنگ فروکش کرد علیرغم تحمل مشقات بسیار، بار دیگر، گرد یک دیگر جمع شوند .پدر خانواده مدیر یک دبستان ابتدایی در ورشو است که با همسر سوئیسی و سه فرزندش روزگار خوشی دارند .با شروع جنگ و حمله آلمانیها، پدر اسیر میشود و مادر برای کار به مزارع آلمان فرستاد میشود .تنها پسر خانواده در جریان مراقبت از دو خواهرش به دست آلمانیها دستگیر میشود .از سوی دیگر، پدر، با تلاش و سختی بسیار موفق به فرار از بازداشتگاه میشود و برای یافتن خانواده، به سوئیس میرود تا نشانی از همسرش بیابد .از طرف دیگر، دو دختر خانواده بر حسب اتفاق با پسرک ژنده پوشی آشنا میشوند که شمشیر نقرهای کوچکی دارد .شمشیری که متعلق به پدر بچهها است .بچهها با به دست آوردن این نشانی از پدر، سفری پرماجرا و سخت را برای رسیدن به پدر و مادرشان آغاز میکنند .آنها برادرشان را نیز از بازداشتگاه آلمانیها آزاد میکنند و به راهنمایی پسرک ژنده پوش راهی سوئیس میشوند .و بدین سان با پشتکار بسیار، تمام اعضای خانواده گرد هم جمع میشوند .
مترجم
مجید عمیق
وزن
354
تعداد صفحات
236
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1381
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0