در آغاز، سال شمار زندگی "فریدون رهنما" درج شده است، در ادامه، مقدمهای از "فریده رهنما" دربارهی آثار و شخصیت فریدون رهنما، آورده شده است. متن فیلمنامهی "پسر ایران از مادرش بیاطلاع" است، سومین بخش کتاب است. مندرجات و عناوین بعدی کتاب از این قرار است: "عکسهای فیلم"، "شناسنامهی فیلم"، "از یادداشتهای فریدون رهنما"، "از گفت و گوی فریدون رهنما و نصیبی دربارهی فیلم"، "عکسهای فریدون رهنما"، "مصاحبه با لانگلوا (همکار و دوست فریدون رهنما)"،" سخنی دربارهی "پسر ایران از مادر بی اطلاع است": یوسف اسحق پور"، "گفت و گو با پوران گلفام"، "و او را چه به تاریکی: فوزیه مجد" و "معرفی کتاب و نویسنده به زبان فرانسه". در بخشی از کتاب درباره مضمون فیلم "یوسف اسحقپور" آمده است: "در این فیلم اخیر، تاریخ بینهایت نزدیک و بسیار دور شده است: نزدیک از آن جهت که پرسشی دربارهی آن، مستقیما مستلزم پرسشی دربارهی زمان حال است. از همین رو، در حالی که صدایی از خود میپرسد چه اتفاقی افتاده، فیلم با عکسهایی از ایران امروز آغاز میشود نه با اشیای تاریخی. دور، از آن جهت که گذشتهی تاریخی وجود ندارد مگر به صورت بازماندههایی در موزه. دوربین، بعد از عنوان، نگاهی به اشیاء موزه میاندازد. نگاهی پرسنده، مبهم و جوینده بیآن که دقیقا بنداند جویای چیست؛ نگاهی تقریبا بدون دیدن زیرا جویای چیزی است که باید اصیلترین میراث او باشد. دوربین در برابر مجسمهای سخت موقر، مجمسهی بدون دست یک پارتی، درنگ میکند... شخصیت اصلی فیلم آن که به مجسمه نگاه میکند، آن که در تمام طول فیلم مینویسد، میکوشد تا نمایشنامهای درباره پارتها اجرا کند. کوشش او ـ همان گونه که در فیلم، بیماری تاریخ نامیده میشود ـ برای این که گذشته را به زندگی بازگرداند تا دریچهای باشد برای پرسشها، به همان مشکلاتی برمیخورد که قهرمان نمایشنامه در عمل تاریخیاش دارد. بدین ترتیب نمایش کردن تاریخ، با هدف خاصی که دارد، دچار همان مسائلی است که بر صحنهی نمایش داده میشود: این مخالفت مداوم نسبت به کار کارگردان کم کم به بازیگران گروه نیز سرایت میکند. در این تناوب میان صحنه و زندگی روزمره، موضوع بر سر پیوند واقعیتهای روزمره و اصل عمل، و یگانگی آنهاست. بدین ترتیب است که هر عملی، در هر مرتبهای، مبارزهای است بیگذشت، مبارزهای که تنها در صورت پای بندی به اصول به نتیجه میرسد، مبارزهای که با تامل در بنیادها و هدفهای خود، بارور میشود. مثل قهرمان نمایشنامه و در سختترین لحظهی تنهایی، آنگاه که همه رهایش کردهاند، و او فقط با نجاری پیر میتواند هم صحبت باشد....".
وزن
255
تعداد صفحات
170
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1384
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0