جوان هوسباز" یکی از حکایتهای هفت اورنگ جامی است. این حکایت، دربارۀ جوانی است که همواره در کوی و برزن بر سر راه دختران جوان قرار گرفته و به دروغ ادعای عشق ورزیدن به آنها را دارد. تا این که یک روز او دختری زیبارو را مشاهده کرده و خود را شیفتۀ او نشان میدهد. دختر نیز که اصرار جوان را میبیند به او میگوید که من خواهری دارم که از من بسیار زیباتر است، اگر صبر کنی او را نزد تو میآورم. جوان نیز بنا به گفتۀ دختر صبر میکند. اما پس از بازگشت دختر میبیند که او تنها به نزدش آمده است. دختر در جواب جوان میگوید: ای جوان نادان! اگر تو در گفتارت صادق و واقعا عاشق من بودی، با حرفهای ساختگی من دربارۀ زیباییهای خواهر خیالیام آنگونه از خود بیخود نمیشدی. پی کارت برو که تو نه از زیبایی چیزی میفهمی و نه از عشق. این کتابچه حاوی حکایاتی از هفت اورنگ جامی به نثر است که یکی از آنها "جوان هوسباز" نام دارد. دیگر داستانهای کتاب عبارت است از: خارکش پیر؛ خزانهدار امین؛ مرد شهری و باغ روستایی؛ عرب مهماننواز؛ حکیم دانا و مرد غمگین؛ و ایثار حاتم طایی.
وزن
48
تعداد صفحات
32
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1387
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0