به سمت روستا راه افتادم و ذهن هر چهار نفرمون به هزاران جا پرسه میزد. نزدیک که شدیم، جمعیت زیادی جلوی عمارت بود. شوکه شدم و همه رو پس زدم و به داخل عمارت رفتم. کسی از خدمه ها جلوی دید نبود و این نوید خبر بدی میداد. چند نفری گوشهای از عمارت از دور دیدم که در گوشی چیزی میگفتند که با رنگپریده. همه چیز واضح بود که اتفاق بدی افتاده...
زبان
فارسی
وزن
744
کد دیوی
8fa3.62
مکان انتشار
اهواز - خوزستان
تعداد صفحه
496
زمان انتشار
1399
شابک
9786222490409
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0