پنی پرستار" صبح از خواب برمیخیزد و به درمانگاه نوزدان میرود. او نوزاد آقا و خانم "بیکر" را معاینه و از سلامت او اطمینان حاصل میکند. سپس نبض و دمای بدن خانم "گراون" را اندازه میگیرد و داروهای آقای "گرامبل" را میدهد. ناگهان صدای آژیر آمبولانس، که نشاندهندهی وضعیت اضطراری است، به گوشش میرسد و برای کمک میرود. "بیلی بنا" با چکش بر روی انگشتش کوبیده و درد زیادی دارد. پنی دست او را تمیز کرده و سپس باندپیچی میکند. کودکان در این مجموعه با شغل پرستاری در قالب داستان آشنا میشوند.
مترجم
فرزاد امامی
وزن
18
تعداد صفحات
12
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1386
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0