داستان کوتاه «تو درست میگی» روایت مردی است شهرستانی که برای دیدن یکی از بستگان خود به تهران آمده است. اما به دلیل این که آنها به مسافرت رفتهاند و کسی در منزل نیست تصمیم میگیرد که به شهرستان خود برگردد. از آنجا که بلیت برگشت ساعت 2/5 بعد از ظهر است، مرد با خود فکر میکند که تا آن ساعت چه کاری میتواند انجام دهد و در نهایت تصمیم میگیرد به سینما لالهزار و از آنجا به یک کافة کنار سینما برود. او پس از صرف غذا متوجه میشود که پولهایش را دزدیدهاند و زمان پرداخت پول برای این شرمندة صندوقدار رستوران نشود، هرچه صندوقدار میگوید تایید میکند و در جواب میگوید تو درست میگی. سرانجام نیز صندوقدار وقتی میبیند مرد مدام این جمله را تکرار میکند و پولی به او پرداخت نمیکند عصبانی و درگیریای بین آن دو ایجاد میشود. راوی داستان که ناظر این ماجراست پس از گفتوگو با مرد شهرستانی به ماجرا پی میبرد. این مجموعه پس از مقدمهای کوتاه دربرگیرندة 15 داستان کوتاه است که «تو درست میگی» یکی از آنهاست.
وزن
411
تعداد صفحات
274
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1388
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0