دیروز توی کافه «ممدتپله»، «زهرا»، «عبد»، «الهه» و «چهرزاد» دور هم تنگ نشسته بودند و تندوتند سیگار میکشیدند كه یکدفعه زهرا روبه بچهها میگوید كه کارش درست شده و قرار است به ایتالیا برود. دخترها جیغ میکشند و شادی میکنند، اما عبد که همیشه باید درباره هر چیزی اظهارنظر کند روبه زهرا میگوید که اروپا جای بیخودی است و به درد او نمیخورد. الهه که طرفدار همیشگی زهراست به حمایت از او برمیخیزد و... .
زبان
فارسی
وزن
420
کد دیوی
8fa3.62
مکان انتشار
تهران - تهران
تعداد صفحه
280
زمان انتشار
1399
شابک
9786227349122
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0