خداوند به آدم و حوا دو پسر به نام هابیل و قابیل داد. هابیل گلهداری میکرد و قابیل کشاورزی. یک روز آدم از آن دو خواست از بهترین چیزهایی که دارند برای خداوند مهربان قربانی کنند. هابیل یک قوچ چاق و بزرگ انتخاب کرد و قابیل یک دست گندم پوسیده از خرمن گندمش و هر دو قربانیهای خود را بالای کوه گذاشتند. خداوند قربانی هابیل را پذیرفت و قربانی قابیل را رد کرد. قابیل که بسیار عصبانی شده بود، برادرش قابیل را مقصر دانست و او را کشت. اما بعد بسیار پشیمان شد و نمیدانست با جسد برادرش چه کار کند. تا این که خداوند کلاغی را فرستاد تا زمین را بکند و به او نشان دهد که برادرش را در زیر زمین دفن کند. مجموعۀ حاضر مشتمل بر داستانهایی کوتاه برگرفته از آیات قرآن است. عناوین برخی از این داستانها عبارتاند از: مژدۀ تولد؛ نوزاد سخنگو؛ یاران غار؛ گنج قارون؛ تخت ملکۀ سبا؛ موسی و ملکۀ مهربان؛ شتر حضرت صالح (ع)؛ قربانی بزرگ؛ جادوگران فرعون؛ موسی (ع) و مرد خردمند؛ مرد و ماهی بزرگ؛ فرعون غرق میشود؛ و شهر برجها.
وزن
198
تعداد صفحات
132
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1387
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0