در زمانهای قدیم، در شهری بزرگ و زیبا خاله سوسکه و مادرش ننه سوسکه در خانهای زندگی میکردند. خاله سوسکه خواستگاران زیادی داشت، اما برای هر خواستگاری عیبی میتراشید و جواب رد میداد. بالأخره خاله سوسکه شرطی گذاشت که اگر خواستگاری هدیهای ارزشمند پیشش بیاورد، با او ازدواج خواهد کرد. جارچیان خبر خواستگاری خاله سوسکه و شرط او را در شهر جار زدند. روز خواستگاری فرا رسید و از گوشه و کنار شهر خواستگارانی با هدایایی جلوی خانة خاله سوسکه جمع شدند. خیاط، باغبان، عطار، قصاب، نانوا و ... برای او هدایایی آورده بودند. اما خاله سوسکه برای هر کدام از آنها بهانهای تراشید و به آنها جواب رد داد. تا اینکه آخرین خواستگار او موش نویسنده به او کتابی که هدیهاش بود، وارد شد. خاله سوسکه هدیة او را قبول کرد و با او ازدواج نمود. این کتاب با موضوع داستانهای عامّه، همراه با تصاویر، برای گروه سنی «ب» به نگارش در آمده است.
وزن
18
تعداد صفحات
12
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1388
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0