در داستان حاضر، "ناصر" و "حمیده" پس از ازدواج با یک دیگر، تصمیم میگیرند در منزل ـ "حاجی شایان" ـ پدر ناصر ـ که صاحب کارخانهای بزرگ پتوبافی مهبد بود ـ ساکن شوند. "فهیمه" ـ خواهر حمیده که چهار، پنج سالی از خودش، بزرگتر بود، هفت سال پیش با "حسن" ـ پسر دیگر حاجی شایان، ازدواج کرده و اکنون دو فرزند دارد. "زرین تاج" ـ مادر ناصر نیز که عادت به زخم زبان زدن، داشت، مرتب مسالهی بچهدار نشدن "حمیده" را مطرح میکرد تا این که....
وزن
396
تعداد صفحات
264
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1384
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0