روزی روزگاری یک زن ماپوچه چشم به راه بازگشت شوهرش بود. شوهرش هر سال به شمال منطقهای سرشار از نمک سفر میکرد، باید قبل از زمستان با کلی از این محموله سفید بازمیگشت. نمک برای زندگی خانوادهها خیلی گرانبها بود؛ زیرا با آن پوستها را دباغی میکردند و مواد غذایی را نگه میداشتند، اما اولین برفها نشستند، زمستان پیش رفت و شوهر زن هنوز از معادن نمک بازنگشته بود. زن با ترس از اینکه مشکلی برای شوهرش پیش آمده تصمیم گرفت که پسرش «تایل» را به دنبال او بفرستد و... .
زبان
فارسی
مترجم
مریم مترجم : مصلی
وزن
42
کد دیوی
823.914
مکان انتشار
تهران - تهران
تعداد صفحه
28
زمان انتشار
1399
شابک
9786004368346
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0