خلیفه به غلام سیاه گفت: پرده را بردار. غلام با یک حرکت سریع را از روی تشت طلا برداشت. سر بیجان و خونین ابراهیم بن عبدالله در تشت بود. خون از رگهای گردنش بیرون زده بود و کف تشت پر از خون شده بود. چشمهای ابراهیم بسته بود و داشت در آسمانها سیر میکرد. قطرهای اشک از چشمهای حسن چکید. سعی کرد بر خودش مسلط باشد. اینجا فضایی نبود که بخواهد احساساتی شود. خلیفه فریاد زد این است: این است سزای کسی که علیه خلیفه زمان خود قیام کند!
زبان
فارسی
وزن
558
کد دیوی
8fa3.62
مکان انتشار
قم - قم
تعداد صفحه
372
زمان انتشار
1400
شابک
9789649736754
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0