رمان حاضر، روایتی حقیقی و برگرفته از زندگی سه نفر از دانشجویان دانشگاه «بوعلی سینا»ی همدان در سالهای دور است. «حمید»، «امیر» و «مسعود» در صفهای مختلفی مربوط به رشتة تحصیلی خود ایستاده بودند تا مدارک خود را تقدیم دانشگاه بوعلی سینای همدان کنند. «مسعود» و «امیر» هر دو عاشق بودند. امیر عاشق «ژاله» بود که در بیمارستان شهدای مشهد مشغول به کار بود. او نگران آن بود که مبادا اینبار نیز برادران ژاله با خواستگاری او مخالفت کنند. «امیر» دانشجوی کارشناسی اقتصاد بود و امیدوار بود در آیندهای نزدیک با ژاله ازدواج کند. «مسعود» نیز عاشق «افسانه» بود که در منجیل زندگی میکرد. «حمید» نیز روز ثبتنام، با دختری به نام «میترا» آشنا شده و دلباختة وی شده بود. «امیر» و «حمید» و «مسعود» به طور اتّفاقی با هم آشنا و همخانه میشوند. دست سرنوشت هر کدام از آنها و نیز دخترانی را که عاشقشان هستند به سویی میکشد و آنها همگی ناخواسته تسلیم تقدیر و سرنوشت میگردند.
زبان
فارسی
وزن
498
کد دیوی
8fa3.62
مکان انتشار
دزفول - خوزستان
تعداد صفحه
332
زمان انتشار
1390
شابک
9789648942163
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0