«آلکس رایدر» به طور ناگهانی مورد اصابت گلوله قرار گرفته و اکنون در بیمارستان «سن دومینیک» بستری است. او از زمان بستری شدن همواره تحت مراقبت پلیس امنیت است و روزی به وسیلة عدهای، از بیمارستان ربوده میشود. آدمربایان، که از اعضای گروه سه هستند، تصور میکنند این پسربچه «پال دروین» است؛ کسی که پدرش به زعم آدمربایان از تجار ثروتمند و چندملیتی است که قصد نابودی دنیا را دارد؛ آنهم در زمانهای که لایههای ازن در حال سوراخ شدن است و منابع گرانبها به سرعت در حال انهدام. کاسپار یکی از آدمربایان خطاب به الکس از این که پدرش از نفت به ثروت رسیده و پس از فتح زمین اکنون در اندیشة فتح فضاست سخن میگوید. همچنین از نابودی چهار نوع پرنده به خاطر وجود موشکهای پدرش در منطقه کارائیب. آنها برای این که پسربچه سالم به خانه برگردد، پدرش را به پرداخت یک میلیون پوند مجبور میکنند تا از این پول برای حراست از سیارة زمین استفاده کنند، اما آلکس خاطرنشان میسازد که آنها او را با پاول اشتباه گرفتهاند. او در برخورد با اعضای این گروه در نبردی درگیر میشود که جریان آن را در کتاب میخوانید.
مترجم
مهدی مترجم : قراچه داغی
وزن
453
تعداد صفحات
302
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1388
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0