«اسکار» و «هوو» ابر کوچولو، دو دوست صمیمی بودند. هوو همیشه به اسکار کمک میکرد، روزها گذشت و هوو کمکم دلش برای خانوادهاش تنگ شد. اسکار پیشنهاد کرد که آنها میتوانند در رویاهایشان به دیدن خانوادة هوو بروند، اما هوو گفت که ابرها نمیتوانند خیالپردازی کنند. سپس اسکار رویای بسیار بزرگی ساخت تا هوو هم بتواند در آن شریک شود. آنها چشمهایشان را بستند و به جاهای مختلفی سفر کردند و به دیدن خانوادة هوو نیز رفتند. آنها در حال گردش بودند که صدای مادر اسکار هردوی آنها را از خواب بیدار کرد. پس از آن اسکار و هوو با هم قرار گذاشتند که هرگز یکدیگر را ترک نکنند و همیشه در کنار هم بمانند.
وزن
348
تعداد صفحات
232
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1388
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0