چون به "دژ سپید" خبر میرسد که سپاهی از توران به سرکردگی یلی بینام و نشان، در حال رسیدن به مرزهای ایرانزمین است، نگرانی بر همه غالب میشود. "گردآفرید"، دختر برومند و زیبای "گردهم"، دلواپس از جنگی دیگر، کشتاری بیشتر و داغهای پیاپی، در پی چاره برمیآید. زمانی که سپاه دشمن در برابر دژ اردو زده و پس از جنگی کوتاه بین "سهراب" و "هجیر"، پهلوان ایرانی به اسارت درمیآید، گردآفرید لباس رزم پوشیده و راهی میدان میشود. جنگی سخت همراه با رجزخوانی بسیار بین او و سهراب درمیگیرد و تنها زمانی که نیزهی سهراب، کلاه خود وی را میدرد، بر همگان آشکار میشود که این حریف قوی، دختری بس جوان بوده است. سهراب همان لحظه، دل به وی میسپارد و سعی دارد با سخن، گردآفرید را نرم کرده و پس از جلب اعتماد او، سراغ رستم را بگیرد. گردآفرید اما دختری است که در دامان پهلوانان بزرگ شده و کین از تورانیان را در خون خویش دارد. پس، از دادن هر اطلاعی به دشمن خودداری کرده و به دژ سپید بازمیگردد. شبهنگام، زمانی که سهراب در رویای شیرینی فرو رفته، ساکنان دژ سپید از راهی مخفی میگریزند تا به موقع خبر حملهی دشمن را به کاووس برسانند. روز بعد زمانی سپاه توران از خالی بودن دژ باخبر میشود که دیگر کاری از دست کسی برنمیآید.
وزن
96
تعداد صفحات
64
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1386
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0