یک روز صبح زود «موشی»، «گرگی» را میبیند، و گرگ فوری او را میخورد. موش که توی شکم گرگ گیر افتاده، گمان میکند که به آخر کار رسیده است که یکدفعه کسی داد میزند ساکت شو! موش ترسان میپرسد چه کسی آنجاست! «اردکی» جواب او را میدهد. اردک ماجرای خورده شدنش را برای موش تعریف میکند و به او میگوید که شکم گرگ خانه اوست و از خوبیهای زندگی کردن در شکم گرگ میگوید تا آنجا که موش هم تصمیم میگیرد همانجا بماند و... .
زبان
فارسی
مترجم
آناهیتا حضرتی کیاوندانی
وزن
60
کد دیوی
813
مکان انتشار
تهران - تهران
تعداد صفحه
40
زمان انتشار
1397
شابک
9786004622516
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0