دیگوری" در کودکی متوجۀ اعمال جادوگرانۀ دایی پیر خود میشود. او روزی سیبی جادویی را در میان باغچۀ خانهشان میکارد که باعث نجات مادرش از مرگ و ثروتمند شدن پدرش میشود. درخت سیب سالیان درازی در خانۀ آنها میماند. مدتها، سیبی جادویی از درخت نمیروید و پس از چندین سال، توفانی شدید، درخت را به زمین میاندازد. دیگوری به دیگران اجازه نمیدهد که از چوب آنها به عنوان هیزم استفاده کنند، بلکه از آن دری برای کمد داخل اتاق خود میسازد. سالها میگذرد. چهار کودک به نام "لوسی"، "ادموند"، "سوزان" و "پیتر" برای دور ماندن از خطرات حملههای هوایی در جریان جنگ جهانی دوم؛ به خارج از لندن و به خانۀ دیگوری فرستاده میشوند. شبی لوسی در حین بازی، پشت در کمد پنهان شده که متوجۀ وجود سرزمینی عجیب در آن سوی کمد میشود. چهار کودک از راه کمد بزرگ دیگوری به سرزمین نارینا میروند که به وسیلۀ ملکۀ خبیثی در زمستانی ابدی فرو رفته بود. منجی بزرگ شیروش ـ اصلان ـ برای نجات نارینا و ساکنان آن به کمک کودکان میآید و ماجراهای بسیاری را با آنان تجربه میکند.
مترجم
امید مترجم : اقتداری
مترجم
منوچهر مترجم : کریم زاده
وزن
2031
تعداد صفحات
1354
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1387
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0