این رمان به زندگی خانوادهای مسلمان در غرب پرداخته است. «هادیا»، دختر بزرگ خانواده، از برادری که سه سال از او بیخبر بوده، میخواهد که در جشن عروسیاش حضور پیدا کند و «عمار» درخواست او را قبول میکند. اما... . در بخشی از این رمان میخوانید: «آن شب ماه روشن پایین آسمان آویزان بود. وقتی بچه بود عمار فکر میکرد ماه او را دنبال میکند و آرام میشد اما حالا آن را که میدید با ششهایش که انگار هنوز از شیشهخورده پر شدهاند احساس میکرد دستی پشت گردنش را فشار میدهد. او میدانست که به هیچکس نمیتواند بگوید که به تنهایی چقدر از دنیایش دور شده، مخصوصا به خواهرهایش و مطمئنن به امیرا، کسی که به تازگی شروع به نامهنگاری با او کرده بود. کسی که میخواست او را تحتتأثیر قرار دهد...».
زبان
فارسی
مترجم
نادیا مترجم : خان محمدی
وزن
585
کد دیوی
813.6
مکان انتشار
تهران - تهران
تعداد صفحه
390
زمان انتشار
1399
شابک
9786226172165
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0