در این داستان از داستانهای "صمد بهرنگی "ماجرای دختر بچه مهربانی به نام "الدوز "بازگو میشود که مادرش در روستا به سر میبرد، واو ناگزیر با پدر و نامادری نامهربانش در شهر روزگار میگذارند .او که بسیار تنهاست روزی با کلاغی خوش قلب آشنا میشود و به او دل میبندد .کلاغ برای رهایی الدوز از تنهایی ; نگهداری یکی از جوجههایش را به او میسپارد .الدوز با مشقات بسیار، و به دور از چشم نامادری، مدتها از جوجه کلاغ نگهداری میکند .اما روزی نامادریاش کلاغ مادر را میکشد .پدر هم سگ بزرگی برای فراری دادن کلاغها به خانه میآورد . این امر سبب میشود الدوز در مراقبت از بچه کلاغ دچار مشکل شود .پس از آن، الدوز و یاشار ـ پسر همسایه ـ موفق میشوند سگ را بکشند، با این همه، بچه کلاغ میمیرد ;اما سرانجام، گروه کلاغها به خاطر مهربانیهای الدوز و یاشار، آن دو را نجات میدهند و با خود به شهر کلاغها میبرند .این داستان با طرحهای سیاه و سفید همراه است .
وزن
144
تعداد صفحات
96
محل انتشار
تبریز - آذربایجان شرقی
سال انتشار
1381
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0