«عسل لطفی» زنی اجتماعی است. او بعد از گذراندن طرح پیراپزشکی، در دفتر مجله اطلاعات پزشکی در قسمت تحریریه و امور بازرگانی مشغول به کار میشود. امّا به زودی خسته شده و به پیشنهاد آقای «کاوه» در آژانس هواپیمایی به عنوان بازاریاب مشغول به کار میشود. این اتّفاق همزمان با بارداری خود خواسته بعد از سه سال زندگی مشترک با همسرش «نیما» میافتد و بعد از به دنیا آمدن پسرش «معین» دوباره به سرکار برمیگردد. «معین» بعد از مدّتی بیمار میشود و «عسل» همراه مادر و «معین» برای معالجه به پاریس میروند. بعد از مداوای «معین»، آنها به ایران باز میگردند و زندگی سرشار از شور و انرژی خود را آغاز میکنند. آنها در سفری دیگر برای گردش و تفریح به پاریس میروند، امّا «نیما» بر اثر سکته مغزی فوت میکند و زندگی «عسل» و «معین» در مسیر جدیدی قرار میگیرد.
زبان
فارسی
وزن
399
کد دیوی
8fa3.62
مکان انتشار
تهران - تهران
تعداد صفحه
266
زمان انتشار
1390
شابک
9786006032061
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0