کتاب مصور حاضر برای گروه سنی «ب» تهیه شده است. در این داستان کوتاه میخوانیم: در باغی کوچکی که درختهای کهن و پرشاخ و برگ داشت، دارکوبی به پوست درختی کهنسال نوک میزد. پرندهای که از آنجا میگذشت، روی شاخه درخت نشست. دارکوب قصه ما نگاهی به او انداخت و از او پرسید از کجا میآیی. پرنده جواب داد: من از جنگلی دور میآیم. از اینجا میگذشتم. آمدم تو را ببینم. چرا آنقدر به پوست درخت نوک میزنی. دارکوب به پرنده گفت به خاطر اینکه از زیر درخت کرم درمیآورم و میخورم. پرنده سری تکان داد و گفت: در جنگل ما اینطور نیست و همیشه غذا آماده است. پس دارکوب قصه ما از پرنده خواست که او را به جنگل دور برد تا ابنهمه سختی برای خوردن غذا نداشته باشد.
وزن
24
تعداد صفحات
16
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1380
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0