ماجرای این نمایشنامه بدین قرار است که جوانی به نام ابراهیم ـ که تعمیرکار موتور است ...به همراه مادر پیرش به خواستگاری دختری تحصیل کرده میرود . ابراهیم در زمان جنگ یکی از پاهایش را از دست داده و با پای مصنوعی روزگار میگذراند .در شب خواستگاری، ابراهیم درمییابد که دلدارش همان دختر فرمانده گردان زمان جنگ است ;فرماندهی که ابراهیم به او بسیار علاقه داشت .
وزن
24
تعداد صفحات
16
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1382
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0