این کتاب نمایشنامهای کوتاه است درباره زنی که تلاش میکند برای فرزندان گرسنهاش غذا تهیه کند .اما هربار که چیزی برای خوردن بهدست میآورد ناگهان حادثهای اتفاق میافتد و ... برای مثال به قسمتی از این نمایشنامه اشاره میشود : زن :یک کاری بکن برادر بچههام گرسنهاند، دارن میمیرند، یک نونی، آردی . مرد :نون و آرد که ندارم .اما یک بشقاب کره هست، صبر کن برات بیارم . زن :ممنونم !دستت درد نکنه ! زن :وای چقدر هوا گرمه، بهتره کمی بشینم .اما نه باید برم بچههام منتظرن . زن :آه خدای من نه !کرههام آب شد ...
وزن
30
تعداد صفحات
20
محل انتشار
مشهد - خراسان رضوی
سال انتشار
1383
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0