مردی در آستانهی چهلسالگی، پس از بازگشت از سفر حج، در دل خود رازی دارد و نگران از چگونگی مطرح کردن آن با خانواده و همسر خویش است. وی از دوران کودکی، سالی یک مرتبه خواب چمدان در بستهای را میدید ولی هیچگاه موفق به باز کردن آن و دیدن داخلش نشده بود. ولی این بار در صحرای عرفات سرانجام در چمدان باز شده و زمانی که مرد از خواب بیدار میشود درمییابد آنچه درون چمدان دیده، بیآن که چگونگی آن را بداند درون ساکش قرار دارد و آن چیزی نیست جز لوحی که در آن به ولایت امیرالمومنین، علی (ع)، اقرار شده است. همسر مرد با پی بردن به راز وی، اقرار میکند که او نیز هفت سال پیش زمانی که به سفر حج رفته، به مذهب تشیع گرویده و اکنون سالها است بدون آن که مرد متوجه باشد، فرزندانشان نیز به حقانیت علی (ع) ایمان آوردهاند. چنین میشود که مرد با دلی آسوده و با چشمی گریان لوحهای را که هدیهای است از سوی خدا، بر سردر خانه میآویزد؛ لوحی که با خط کوفی و خوش بر آن نوشته شده، "بدان و آگاه باش بیگمان و بیتردید علی است ولی الله...".
وزن
36
تعداد صفحات
24
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1386
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0