وقتی هیچ مرد جوان یا پیری نبود تا بجنگد، پسرها فریاد کشیدند: این سرباز جوان یک کودک سرباز بود؛ «ویکتور دالمایو»، سرباز و زخمیهای دیگری که از کامیون حمل آذوقه بیرون کشیده بودند را تحویل گرفت و همچون الوار روی حصیرهایی قرار داد که روی کف سیمانی و سنگی ایستگاه شمالی قرار داشت. در آنجا وسایل نقلیه انتظار میکشیدند تا آنها را به مراکز بیمارستانی منتقل کنند. پسرک بیحرکت دراز کشید، نگاه آرام کسی را داشت که فرشتگان را به چشم دیده بود و حالا از هیچ چیز واهمه نداشت... .
زبان
فارسی
مترجم
علی مترجم : سلامی
وزن
540
کد دیوی
863.64
مکان انتشار
تهران - تهران
تعداد صفحه
360
زمان انتشار
1399
شابک
9786227291094
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0