انکیم دو" و "دوموزی" هر دو در آرزوی ازدواج با "اینانا" ملکهی آسمان، هستند. در این میان با وجودی که اینانا به انکیمدو علاقهی بیشتری دارد، چون "دوموزی" در مسابقه برنده شده به ازدواج با وی تن میدهد. چندی بعد اینانا، با طمع به دست آوردن دنیای زیرین و افزودن آن به قلمروی خویش، خود را آراسته و به ملاقات خواهر خویش، ارش کیگال، ملکهی دوزخ، میرود. ارش کیگال، چون از قصد وی آگاه میشود، او را نزد خود نگاه داشته و بنابر قانون دنیای زیرین بر دار میکشد. چون سه روز میگذرد و ملکهی آسمان بازنمیگردد، وزیر او نزد "انکی"، خدای دانایی و فرزانگی، رفته و میخواهد تا انکی با پادرمیانی اینانا را به دنیا بازگرداند. ارش کیگال که نمیتواند پاسخ منفی به انکی بدهد میپذیرد که خواهر خویش را زنده کرده و اجازهی بازگشت به وی بدهد؛ تنها به این شرط که اینانا شخصی را به جای خویش به دنیای زیرین بفرستد. اینانا، شادان از بازگشت به زندگی، چون چشمش به دوسوزی میافتد، یاد عشق از دست رفتهی خود افتاده و او را روانهی دنیای زیرین میکند. اما پس از این واقعه، خواهر دوسوزی، گشیتنانای مهربان، آرام و قرار از دست داده و آرامش را با گریهها و فغانهایش بر اینانا حرام میکند. گشیتنانا سرانجام با پادرمیانی "اوتو"، خورشید ـ خدا، میتواند ارش کیگال را راضی کند تا نیمی از هر سال را به جای برادر خویش در جهان زیرین به سر ببرد تا دوموزی نیز بتواند هر سال، زمانی را زندگی کند.
وزن
78
تعداد صفحات
52
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1386
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0