«بکا» در مدرسه بیشتر از همه با «اریک» دوست بود، اما به خاطر بعضی رفتارهای نادرست که از او دیده بود، قطع رابطه کرد و به فکر دوستی دوباره با «بیل» افتاد. او در اتاقش با «لیلا» و «تریش» نشسته بود که ناگهان در با تکان شدیدی باز و دختری با موی بلند بلوطی وارد اتاق شد. هر سه دختر خیره به فرد تازهوارد نگاه میکردند. تا این که او پس از نگاه کردن به بقیه، به صورت بکا زل زد و گفت از این که بعد از مدتها او را میبیند و همسایة آنها شده خیلی خوشحال است. اما نه بکا و نه دو دوست دیگرش، آن دختر را به خاطر نمیآوردند. بعد از آن ماجراهایی رخ داد که در ادامة داستان بازگو میشود. داستان حاضر سومین شماره از مجموعة «خیابان ترس» تحت عنوان «بهترین دوست» است. این داستانها از جمله داستانهای ترسناک و وحشتآفرین امریکایی میباشد که برای نوجوانان تهیه شده است.
مترجم
غلامحسین مترجم : اعرابی
وزن
288
تعداد صفحات
192
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1388
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0