در "عشق، فانوس، پرواز" رزمندهای با نام "علی"، پس از شرکت در عملیات کربلای پنج و شلمچه، جانباز و موجی شده و اکنون در آسایشگاه به سر میبرد. مریم، همسر وی به همراه فرزندش، "سعید"، نیز مادر علی راهی آسایشگاه شده تا او را ملاقات کنند. علی با مشاهدهی مریم، بادبادکی کاغذی را که خود درست کرده به او نشان میدهد و خاطرنشان میسازد که این کاردستی، بادبادک فانوسدار است، اما به دلیل نداشتن شمع، فقط جای آن را روی بادبادک تعبیه کرده است. پس از چندی علی از مریم میخواهد تا به پشتبام آسایشگاه رفته و بادبادک را هوا کنند و در همان حال حسی غریب او را به پرواز وامیدارد. به تصریح راوی: "علی از راهراه آبی لباس سپیدش آزاده شده است. دیگر فقط فانوس بادبادکش پیداست، اما خاموش نیست. نوری از آن میتابد که چشمهای من و مادرجان و سعید را پر کرده است". این مجموعه حاوی پنج داستان کوتاه با موضوع "جنگ تحمیلی" است که عناوین یکی از آنها "عشق، فانوس پرواز" است. دیگر داستانهای کتاب عبارتاند از: تویی که جانباختهای؛ سبز، سپید، سرخ؛ مبعوث در شیشه؛ و گل سرخی برای تو.
وزن
72
تعداد صفحات
48
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1386
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0