در داستان حاضر، راوی تصمیم میگیرد بنا به گفتهی معلم خود، قصهای بنویسد. در کتاب از زبان راوی میخوانیم: "مینویسم. مینویسم آقا معلم! هزارتا قصه مینویسم. قصهی نخلها و آدمهای شهرمان، قصهی خانهمان، قصهی ننهجان، قصهی عشق من و گلابتون". داستان اخیر را راوی اینگونه نقل میکند: "آره خب، خاطرخواه شدم! خاطرخواه گیس گلابتون. دلم میخواهد بیاید پشت پنجره و نگاهم کند. وقتی نگاهم میکند دلم یکجوری میشود، انگشتهایم جان میگیرند. میتوانم هزارتا گردنبند خمیری درست کنم. میتوانم یک عالمه سبزی پاک شده بستهبندی کنم تا ننه جانم راضی شود. میفهمی آقا موشه؟ بگو ببینم تو تا حالا خاطرخواه شدی؟ نه حتما نشدی که اینجوری تک و تنها و بیخیال ول میگردی...".
وزن
132
تعداد صفحات
88
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1384
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0