بوژنسی"، شهر قدیمی کوچکی در کنار ساحل رود "لوار" در فرانسه است. در زمانهای قدیم مردم برای عبور از رود باید سوار بر قایق میشدند. چون "بوژنسی" پل نداشت و آنها نمیتوانستند برای خود پلی بسازند یا پولی نداشتند تا اینکار را انجام دهند. روزی شیطان از حال آنها باخبر میشود. او نزد شهردار بوژنسی میرود و به او پیشنهاد میدهد که در عرض یک شب برایشان پلی بسازد به شرط آن که اولین شخصی که از پل رد میشود برای او باشد. شهردار قبول میکند. و شیطان پل را در عرض یک شب میسازد. صبح از راه میرسد و تمام مردم شهر در یک سر پل جمع میشوند و شیطان در سمت دیگر پل منتظر میماند. تا اینکه شهردار با گربهاش و سطلی در دست از راه میرسد. او گربه را روی پل میاندازد و او را وادار میکند تا از پل عبور کند. گربه که چارهای نداشته به سمت شیطان حرکت میکند. در آن حال شیطان فریاد میزند: "آهای بوژنسیها شما از گربهها هم بیچشم و روتر هستید". سپس گربه را با خود میبرد. بعد از این قضایا به مردم آن شهر "گربههای بوژنسی" میگویند. پل هنوز روی پا ایستاده و مردم شهر از آن استفاده میکنند.
مترجم
هرمز ریاحی
مترجم
ناتالینا ایوانووا
وزن
48
تعداد صفحات
32
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1386
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0