ییپ که تاکنون جوجهتیغی ندیده با مشاهدة این حیوان روی چمن حیاط خطاب به مادرش میگوید که حیوانی عین جاسوزنی در حیاط وجود دارد که سوزنهاش را نیز در دماغ تاکی ـ سگ خانگیشان ـ فرو کرده و صدای زوزة او را درآورده است. مادر خطاب به ییپ میگوید که این حیوان جوجهتیغی نام دارد که به وسیلة تیغهایش از خود محافظت میکند. آنگاه میافزاید، اگر با جوجهتیغی مهربان باشیم بازهم به سراغمان میآید، سپس به او یک نعلبکی شیر میدهد. پیشبینی مادر درست از آب درمیآید؛ جوجهتیغی فردای آن روز نیز به سراغ آنها میآید. در دومین شماره از مجموعة ییپ و یانکه، داستانهای کوتاه دیگری از این دو کودک درج گردیده است.
مترجم
سیمین مترجم : رفعتی
وزن
1737
تعداد صفحات
1158
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1388
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0