دهکدة سبز و زیبای جانسون حوالی شهر لیورپول بود و کلبة آقای وارونی بر فراز تپهای سبز قرار گرفته بود. آقای وارونی از دنیا رفته بود و همسرش، خانم هاریت و دخترش لیزا زندگی سختی را میگذراندند. خانم هاریت بر اثر سختی کار بیمار شده و لیزای جوان بار سنگین زندگی را به دوش میکشید. او سه سال نزدیک پزشک خسیس مشغول به کار بود تا این که داگلاس، دوست قویهیکل او که باربر کشتی بود، وعدة کار کردن لیزا را در کشتی بزرگ آنجلیکا به او داد. لیزا برای تامین مایحتاج زندگی خود و مادر بیمارش پشنهاد او را پذیرفت و در کشتی آنجلیکا مشغول به کار شد و زندگی او چون امواج پرتلاطم دریا دستخوش پستی و بلندیهای بیشماری گردید.
وزن
240
تعداد صفحات
160
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1389
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0