در این داستان پسربچه کوچکی که پدرش را در شش سال گذشته از دست داده به همراه مادرش در اتاقی محقر زندگی میکند و دوستی خیالی به نام «آدیر» دارد. آدیر به درهای شیشهای اشاره میکند و بلند میشود و به سرعت به طرفشان میدود. پسرک نمیخواهد حقیقت را به او بگوید؛ چراکه همیشه با همراهی آدیر وسیلههای درب و داغان و کهنه را بههم ریخته و در فروشگاه «کیکفنجانی» قشقرق به پا کرده است. او متوجه شده است که نباید کنار آدیر باشد، چراکه آدیر بهجای دیگری تعلق دارد، با این حال او میداند که با حضور آدیر هیچ کاری نمیتواند بکند، بنابراین تصمیم میگیرد که... .
زبان
فارسی
مترجم
مهتا مترجم : مقصودی
وزن
336
کد دیوی
823.92
مکان انتشار
تهران - تهران
تعداد صفحه
224
زمان انتشار
1398
شابک
9786004624596
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0