پیرزن در خیابان میخوابید. قبل از این که به محل اقامت او برسم بوی او را به وضوح حس می کردم، بوی بدلباسهای کهنه و دندانهای پوسیده، غذاهایی را که از شب شکرگزاری باقی مانده بود، در پاکتی گذاشته و برایش آورده بودم. وقتی رسیم و بوقلمون، پای سیب و بقیهی غذاها را تعارف کردم، گفت: «ممنونم، اما من الان سیرم، غذاها رو برای کسی ببر که الان واقعاً گرسنه است!» و من آن روز معنای سخاوت را از پیرزن بیخانمان آموختم. کتاب حاضر حاوی حدود ۳۰ داستان کوتاه از همین قبیل با مضمون عاطفه؛ محبت و شادی است. عنوان برخی از این داستانها عشق واقعی، هدیهای برای تو، زیباترین نیاز، بودای طلایی، تصویری از خدا، آتش نشان کوچولو و خدمات رایگان عشق است.
مترجم
سارا مترجم : خشویی
وزن
180
تعداد صفحات
120
محل انتشار
شیراز-فارس - فارس
سال انتشار
1386
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0