در این نوشتار، خاطرات موشکباران شهر "ذزفول" در طول هشت سال جنگ تحمیلی، روایت شده است. در خاطرهای با عنوان "انتظار خونین"، راوی مشغول گرفتن وضو است و اهل خانواده مشغول تدارک سفرهی افطار که ناگاه، صدای انفجار موشک شنیده میشود. آنها برای کمک راهی محل میشوند. راوی در میان صحنههای گوناگون تکان دهنده، با کودک 1/5 سالهای رو به رو میشود که در حیاط منزل در زیر آجرهای بسیار فرو رفته و تنها چهرهی او از زیر آنها بیرون مانده است و....
وزن
240
تعداد صفحات
160
محل انتشار
قم - قم
سال انتشار
1383
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0