آوای جاودان دختران ایرانی و 87 داستان کوتاه دیگر از ایران باستان

توضیحات محصول

کتاب حاضر، حاوی داستان‌های کوتاه از ایران باستان و با عنوان‌هایی چون: «آهو نور»؛ «خشم فرمانروای یزد»؛ «آیوت‌ها»؛ «فردور»؛ «تکرار تاریخ»؛ «آوازه نام رودکی»؛ «گفت‌وگو با کودک»؛ «ارزش نان»؛ «شیرزنان ایران»؛‌‌ «آزادی‌خواهی و میهن‌پرستی»؛ «آوای جاودان دختران ایرانی»؛ «آزادی مصر» و «پارمیس» است. در خلاصة داستان «آوای جاودان دختران ایرانی» آمده است: «مهرداد»، پادشاه اشکانی خسته از جنگ طولانی با متجاوزان بدوی و «دمتریوس»، به شهر «هیرکانی» (گرگان) وارد می‌شود. و در یک نیم روز، او با لباسی ساده بر درختی تکیه داده بود که آوای سه دختران جوان را هنگام قالی‌بافی می‌شنود که از سختی او و نرمی و دانش «فرهاد دوم» و فرزندش صحبت می‌کردند. حرف‌های دختران در «مهرداد» تأثیر عجیبی می‌گذارد. «مهرداد» فردا به همراه عدّه‌ای به آن‌جا می‌رود ولی آن مکان را مخروبه می‌یابد. وقتی علّت را جویا می‌شود، مردمان آن‌جا می‌گویند که سال‌ها پیش سه دختر جوان با پدر و مادر خود در آن خانه زندگی می‌کردند که هر سه از شاگردان «اورتا» (بانوی فیسلوف و دانشمند آغاز دودمان اشکانیان) بودند. همة آن‌ها به دست مزدوران «آندراگوراس» یونانی به جرم ایرانی دوستی در خانه زنده به گور می‌شوند. صحبت‌های آن‌ها و دختران، مهرداد را به کارهای مؤثر وا می‌دارد تا برای آبادانی و تربیت فرزندش و همچنین سازماندهی کشور اصلاحاتی را انجام دهد.