رویکردی جامعه‌شناختی به شرق‌شناسی، پست‌مدرنیسم و جهانی‌شدن

توضیحات محصول

این اثر به سه گفتمان عمده‌ی معاصر بررسی و تاثیر و ارتباط هر گفتمان با دیگری اختصاص دارد که عبارت‌اند از: شرق شناسی، پست مدرنیسم و جهانی شدن. نویسنده در مبحث شرق شناسی مساله‌ی اسلام و جهان اسلام را به بحث گذاشته و به پاره‌ای از انتقادهای مستشرقین در خصوص نگاه سطحی به اسلام، پاسخ می‌گوید. "ترنر در این رابطه به کتاب "شرق شناسی" ادوارد سعید اشاره‌ای ویژه داشته و به روش شناسی او که برگرفته از نظریه‌ی "قدرت و معرفت و رابطه‌ی متقابل این دو بر هم دیگر" اثر میشل فوکو است، معتقد است که در پس اندیشه‌ی فوکو نیز، آرای مارتین هایدگر نهفته است. به هر حال ترنر بر این استدلال ادوارد سعید مهر تایید می‌زند که غرب، برای توسعه‌ی مدنی خودش به پروژه‌ی "دیگر سازی" همت گمارده و از طریق مطالعات شرقی اندیشمندان را جاده صاف کن استعمار قرار داده است. اما برایان ترنر واکنش اندیشمندان شرقی و به خصوص اسلامی جهت مقابله با شرق شناسی را نیز مورد نقد قرار داده و با نفس طرح اسلامی کردن معرفت و یا روش‌شناسی اسلامی، آن را نوعی تقابل معرفت بومی در مقابل معرفت جهانی دانسته که در نتیجه منجر به مقابله‌ی فرهنگی روشنفکران در عرصه‌ی جهانی خواهد شد.... ترنر اگر چه معتقد است که اسلام با طرح نوسازی سازگاری دارد، اما معتقد است که اسلام نمی‌تواند تعامل قابل قبولی با پست مدرنیته داشته باشد... در نظر ترنر، پسا نوسازی در بسیاری از جنبه‌ها یک فرایند عرفی شدن نیز هست چرا که برای ادیان مشکل است که خود را از نقد فرهنگ پست مدرن که همه‌ی تفاسیر دینی جهان را صرفا نوعی فرا روایت تلقی می‌کند، در امان نگه دارند... در دوره‌ی جهانی شدن به قول ترنر، نمی‌توان با مشکلات اجتماعی نظیر جرم و بزه، بیکاری و بیگانگی متناسب با معیارهای محلی برخورد کرد، زیرا که این‌ها نتایج تغییرات جهانی هستند".