در این داستان کوتاه نمادین، روزی پسرکی، پندهای حکیمی را درباره هدیهای گران بها میشنود، مبنی بر آن که هر کس چنین هدیهای را صاحب شود، برای همیشه خوشبخت خواهد بود. تصور پسرک از این هدیه، نوعی اسباب بازی یا هدیهای در روز کریسمس است؛ اما حکیم خاطرنشان میکند که "هدیه گران بها با خیال ارتباطی ندارد، بلکه ارزش آن از خودش ناشی میشود.... آن چیزی است که در وجود توست.... "پسرک در پی یافتن هدیه روان میشود. سرزمینها و مکانهای گوناگون را کنکاش میکند. عاقبت به مردی جوان و سپس به شخصیتی میان سال بدل میگردد. سرانجام حقیقت آن هدیه را در "زمان حال" میجوید و درمییابد که زمان حال واقعیتی است که میتواند در اختیار بگیرد و آن را تجربه کند.
مترجم
مامک بهادرزاده
وزن
138
تعداد صفحات
92
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1383
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0