شخصیت اصلی این داستان "رحمت" نام دارد. او تازه شناختی نسبی از دنیای پیرامون پیدا نموده که پدر از فقر و درماندگی روستا را ترک میگوید و به شهر میرود. رحمت هر روز در انتظار بود که پدر برای او یک جفت گیوهی نوی پاشنه چرمی بیاورد، اما سرانجام از آمدن پدر ناامید میشود. رحمت که به طور مادرزاد، غشی بود و مادری زمینگیر داشت، مادرش را از دست میدهد؛ سپس در شیرهکشخانه بزرگ میشود و سرانجام با از دست دادن تنها مامن خود، در فلاکت و ادبار، در طویلهای جان میسپارد.
وزن
192
تعداد صفحات
128
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1384
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0