براساس نگرش سنتی و مکانیکی، مغز، اندامی مرکزی و مرکزیتبخش بود، ماشینی که همه اندامهای دیگر را کنترل میکند. این نگرش مرکزیتبخش به مغز برای مدتها نشاندهنده ایدهآال حکمرانی بود: رهبری یگانه که همه اعضا را هدایت و کنترل میکند. با این همه، علوم اعصاب جدید این نگرش به مغز را درهم کوبیدهاند و مغز را نه ماشینی خودآیین، بلکه شبکهای از بههمپیوستگیهای نورونی میانگارند که هیچ مرکزیت ندارد. این تغییر نگرش به مغز با تدبیری بنیادین در شیوههای سازماندهی اجتماعی و سیاسی همراه بوده است. پلاستیسیته مغز، پیامدهای سیاسی و اجتماعیای دارد که از قضا همخوان با روح سرمایهداری است و عالمان اعصاب بهکل از آن غافلاند. «کاترین مالابو» در کتاب حاضر، سویهي سیاسی و اجتماعی مفهوم پلاستیسیته را بررسی میکند و میکوشد معنای رادیکال و رهاییبخش پلاستیسیته مغز را بپروراند. از همینروست که او سخن معروف مارکس درباره تاریخ را در مورد مغز بهکار میبرد: «انسانها مغز خویش را میسازند، اما نمیدانند که چنین میکنند».
زبان
فارسی
مترجم
علی حسن زاده
وزن
177
کد دیوی
128.2
مکان انتشار
تهران - تهران
تعداد صفحه
118
زمان انتشار
1400
شابک
9786227668001
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0