این کتاب مصور و رنگی که برای گروه سنی "ب" تدوین شده، حکایت خرگوشکی است که در جنگل زندگی میکرد. او که حوصلهاش سر رفته بود با خود فکر میکرد که چه کند؟ تا این که صدای گل سرخ را میشنود که آرزو میکرد ابر کوچولویی میآمد و ذرهای باران به روی او میریخت. خرگوشک به دروغ به گل سرخ گفت که در آن دوردستها ابر کوچولویی را میبیند که در حال آمدن به این طرف است. گل خیلی خوشحال میشود. اما درخت گردو که بلندتر بود به گل میگوید، ابری را در آسمان نمیبیند. در آن لحظه خرگوش میخندد و میگوید دروغ گفته است. پس از این ماجرا او به سمت خانهی خود حرکت میکند که ناگهان ابر سیاهی را در آسمان میبیند. او از ترس پشت درخت گردو پنهان میشود که ناگهان.....
وزن
18
تعداد صفحات
12
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1385
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0