در هنگامهای که بریتانیا دچار اغتشاش و آشوب و شاه کبیر دچار نخوت و خودبینی شده بود، عدهای تصمیم به قتل وی گرفته و میخواستند سلطنت را به نام خود کنند. دشمنان، شاه را در تلهای انداخته و او را کشتند، اما او در آخرین لحظه شمشرش را به سوی رودخانه انداخته، دستی ظریف از آب بیرون آمده و آن را با خود به داخل آب کشید بدون شمشیر انتقال سلطنت امکانپذیر نبود. پسر ضعیف و جوان شاه که از شکار و جنگ بیزار و از ابتدای راه با پدر همراه بود، به علت تعلل از گروه جاماند و توسط دختری جنگلی نجات پیدا کرده و با او و پیرمردی که قیماش بود به کوهستان رفته و در آنجا به وسیلهی پیرمرد متوجه شد که پدرش کشته شده و دشمنان به دنبالش هستند. پسر که "تیورو" نام داشت نزد "لاتیا" و پیرمرد که نامش "کالین" بود آموزشهای جنگی بسیار دید و به مردی آزموده و قوی تبدیل شد. دشمنان در این میان بیکار نمانده و از نیروی جادو و کمک دیوها و هیولاها برای یافتن و از بین بردن وی مدد میجستند. کالین، تیورو و لاتیا مجبور به فرار بودند و زمانی که کالین از سنگ جادویش کمک گرفت تا دو جوان همراهش را با یک شکارچی به بریتانیا بفرستد به علت حضور هیولاها ناگهان همهچیز به هم ریخت و این سه وارد دنیایی دیگر شدند و دریچهها بسته شد و آنها دریافتند در سرزمینی هستند که جادوگری بر آن حکومت میکند که از خون زنان باردار تغذیه میکند. تیورو در آن سرزمین به کمک مردم شتافت و با بسیج آنها سعی کرد جادوگر را شکست داده و از بین ببرد. او که به سنگی جادویی همچون سنگ کالین دست پیدا کرده بود وارد دنیای خلاء شد تا سپاهی تاریخی را با خود آورده و جادوگر را به شکست نهایی برساند. اما او دیگر قادر به بازگشت نبود تا این که پیری نامیرا و جاودان به کمک وی شتافت و با استفاده از لاتیا شمشیر شاه کبیر را به دنیای عجیب جادوگر وارد کرده و هوا را شکافته و تیورو که دیگر نامش "آتر" بود با سپاه از خلاء خارج شده و جادوگر را شکست داد. پس از آن آتر با کمک کالین که دوباره قوی شده بود به بریتانیا بازگشت و همراه همان سپاه از خلاء گذشته، دشمنان را شکست داده و به عنوان شاه بریتانیا تاجگذاری کرد.
مترجم
طاهره صدیقیان
وزن
480
تعداد صفحات
320
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1386
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0