کتاب حاضر مشتمل بر داستانهایی با عنوانهای «پسری از نخلستان»، «نگین» و «سوت قطار» است. در داستان «نگین» آمده است: «نگین» در اواخر دورة دبیرستان مشغول به تحصیل است و خانوادهای صمیمی دارد، امّا فقر مالی آنها را در مضیقه قرار داده است. «کریم»، پدر نگین کارمند ردة پایین شرکتی است. نگین بعد از اتمام دبیرستان نزد پدر در شرکت آقای صبوری مشغول به کار میشود و مورد اعتماد قرار میگیرد. او به پیشنهاد آقای صبوری کنکور داده و در رشتة پزشکی قبول میشود. در این هنگام پدر به دلیل تومور مغزی فوت میکند و نگین با تلاش مضاعف مخارج مادر و برادرش «نادر» را تأمین میکند. در دوران دانشجویی «وحید» پسر تحصیل کردة آقای صبوری از خارج به ایران بازمیگردد و آن دو به هم علاقهمند شده و با هم ازدواج میکنند و صاحب دختری به نام «بهانه» میشوند. سالها میگذرد و نگین فارغالتحصیل میشود و درحالیکه مصداق یک دختر و همسری فدارکار است، با اهدا کردن یک چشم خود به بهانه که بینایی خود را از دست داده است، تصویری از مادر شایسته و فداکار را نیز ارائه میدهد.
زبان
فارسی
وزن
300
کد دیوی
8fa3.62
مکان انتشار
تهران - تهران
تعداد صفحه
200
زمان انتشار
1390
شابک
9789647185288
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0